سعيد حداديان مي گويد :هر وقت دادگاه اختلاس است شکايت از ما به نوعي در مطبوعات مطرح مي شود . به گزارش آريا سعيد حداديان اخيرا مصاحبه اي داشته است با سايت جوان آنلاين که به سوالات جالبي پاسخ داده است. متن مصاحبه در ادامه مي آيد:

آقاي حداديان با توجه به اينکه شما از نزديک با مردم در ارتباط هستيد نظرتان در خصوص گراني هاي اخير چيست؟

تحصيلات بنده علوم قرآن و حديث است و در زمينه سياسي هم زير دست امام(ره) خيلي چيزها را ياد گرفتيم و گوش دادن به سخنان مقام معظم رهبري آدم را واقعا يک سياست مدار مي کند.اما اطلاعات کافي، وافي و جامع شمول در بخش اقتصادي ندارم و مي ترسم سخني بگويم که بر اساس نداشتن اشراف کافي مبتل ابشوم به متهم کردن هر شخصيتي بدون اينکه عدله کافي داشته باشم.

اما يک چيز مي توانم بگويم و آن اينکه اگر همه ما اهل تقوا باشيم خود معنويات تقوا، براي ما گريز گاه ايجاد مي کند که بر اين گراني ها فائق شويم.

بنابراين چند سوال سياسي مي پرسم،شما سرنوشت سياسي آقاي احمدي نژاد را چگونه ارزيابي مي کنيد؟

هرکسي که در مملکت ما نه فقط پست کلان سه قوه را داشته باشد بلکه در شان وکيل،وزير، معاونت هاي وزرا و قضات ارشد باشد جزو منابع انساني کشور هستند و در بحث توسعه منابع انساني ما نمي توانيم به آنها به عنوان شخصيت هايي که تماميت پذيرند بنگريم.

اين افراد هيچ وقت تمام نمي شوند و بايد در نظام ارزشي يک جامعه مورد استفاده قرار گيرند و ارزشها مي تواند مادي يا معنوي باشد.

منتهي چنانچه شخصيتي مانند سردمداران فتنه خودشان خود را به راهي کشانند که عاقبت خوشي نداشت. و اگر کساني اينگونه رفتار کنند وجامعه را مورد ظلم قرار دهند مترود مي شوند و نتيجه کار خود را مي بينند. اما حدالمقدور تا زمانيکه امکان پذير است يک جامعه بايد از شخصيت هايي که دراي مسئوليتي بودند و سابقه دارند استفاده کنند و دنيا و هر ذهن عاقلي اين موضوع را به عنوان يک اصل پذيرفته است.

يعني رفتارهايي که آقاي احمدي نژاد در دوران رياست جمهور خود داشتند تاثيري ندارد؟

من فکر مي کنم رفتارهاي منفي در ميان مسئولين در نظام ما رو به افول است يعني در نظام ما با مديريت منعطف و مدبرانه مقام معظم رهبري هرگونه حرکتي که بار منفي داشته باشد تاکنون کنترل شده اما هزينه داشته است. روند حرکت جامعه از لحاظ اخلاقي روبه رشد است و جامعه رفتار بد را نمي پذيرد .

جامعه نجابت آنهايي که در مقابلشان با ادبيات بد ظاهر مي شوند را مي فهمد و اگر کسي ادبيات بدي داشته باشد جامعه مي فهمد. ممکن است عکس العمل نشان ندهند و ممکن است برخي مثل من عکس العملي از اين دست نشان دهند و هزينه آن را نيز تحمل کنند اما در هر صورت فضا فضاي ادبيات منفي و ادبيات هتاکانه نيست و ادبيات گزنده اخلاقي جايگاه ندارد.

البته "جزا سيئه سيئه المثلها" برخي از اوقات مي گويند جزاي بدي بدي است به همان اندازه اما همانجا مي گويد :ولم صبر و قفر ذلک من عظم الامور" از بزرگترين کارها اين است که يک شخصيت بتواند همان جا هم صبوري کند و در برخي از جاها ما مي توانيم صبوري کنيم و برخي ها نيز مانند بنده يک جاهايي فکر مي کنند که نه نمي توان سکوت کرد.

مي توانيد منظورتان را مقداري روشنتر بيان کنيد؟

بله، کل موضوع در يک محفل و يک جلسه در شب اول ماه مبارک رمضان بود و ما چون دوست نداشتيم کساني که در آن ها رگه هايي از انحراف مي بينيم در جلسه مان باشند گفتيم نيايند.چراکه مي خواستيم فضاي جلسمان يک دست باشد و در جلسه ما تنها پرچم ولايت برافراشته شود و کساني که مي خواهند در کنار ولايت سنگ خودشان را به سينه بزنند نيايند.

منظور شما ماجراي دادگاه و شکايت رئيس دفتر، رئيس جمهور است؟

در قضيه دادگاه بنده،محکوميت يا عدم محکوميت مشخص نيست چون احساس مي کنم براي خدا کاري را انجام دادم و هرکجاي آن نيز سيئه هم باشد ان شاالله خدا آنرا تبديل به حسنه مي کند و هيچ مانعي ندارد. هر وقت به دادگاه دعوت شوم خواهم رفت و اگر نتيجه آن محکوميت نيز باشد با ديده منت قبول مي کنم. بنده در طول عمرم که 47 سال و چند روز است تنها دو شاکي داشتم که اين دو جناب آقاي رييس جمهور محترم و مراد ايشان جناب آقاي مشايي است.

اگر يک نفر بررسي کند از ابتدايي که اين اتفاق افتاده چگونگي پخش اين نوار جرم بوده و بايد ببينيم مجرمين از کدام دستگاه يا جامعه آماري کشور هستند. منتهي اين حوصله در من نبود تا پيگيري کنم و مثل اينکه در دوستان هم نبوده و يا اگر هم هست اغماض مي کنند.

اما بدانيد در اين قضيه انتشار نوار و منتشرين سازمان دهي شده هستند و به نظر مي رسد از برخي دستگاههايي که هزينه آنها از بيت المال است براي انتشار استفاده مي کنند.

به نظر من با شانتاژهاي تبليغاتي وکلاي شاکيان از اين شکايت سو استفاده اي کردند.اول محرم،اول فاطميه و... موضوع شکايت را مطرح ميکنند.در حالي که بايد اينها مشکلشان را با قوه قضاييه حل کنند ما اينجا هستيم و اگرميزان جرم ما محرز شود مشخص است.

و من فرزند دانشگاهم و ان جي او هايي مختلف به عنوان وکيل به من مراجعه کردند و بنده قبول نکردم و گفتم آقاي وکيلي از بچه هاي محله ها و هيات ها بوده که براي ما بس است.

چون من به دنبال کشتي گرفتن و بازي هاي اين شکلي نيستم و قطعا راضي به تضعيف قوه قضاييه هم نيستم.قوه قضاييه وظيفه خود را مي داند و ما گردن مي نهيم به حکم قوه قضاييه و اگر چوبي در انتهاي کار باشد آنجا ما مي توانيم معلمي کنيم و چوب جمهوري اسلامي ايران براي ما خوب و گل است. کتک بابا گله هرکي نخوره خله منتها اينطور نيست که از خودمان دفاع نکنيم بلاخره ما نيز مطالبي داريم و اميدواريم در آينده بعضي از آقايان پايشان در بعضي جاها گير نباشد و چشم براهيم که انتهاي اين اختلاس به کجا مي رسد.

و حرف آخر...

هر وقت دادگاه اختلاس است شکايت از ما به نوعي در مطبوعات مطرح مي شود و اين مساله نياز به يک خبرنگار دقيق دارد تا در بياورد که و بايد ديد که چه ارتباطي ميان اين دو برقرار است. چراکه ما از موقعي که اختلاس مطرح شد گفتيم بايد مورد بررسي قرار گيرد و فکر مي کنيم پاي بعضيا گير است و به اين ترتيب مي خواهند مردم را از اصل منحرف کنند.البته من نمي دانم اين بعضيا چه کساني هستند اما واژه بعضيا واژه قشنگي است.